کاشت مو با لیزر چگونه است
کاشت مو با لیزر چگونه است : ابتدا در گوشه شمال شرقی و در فاصله ۱۰۰ یاردی مدرسه-خانه قرار دارد. در گوشه شمال غربی و در همان فاصله اصطبل قرار دارد. در گوشه جنوب غربی، و در همان فاصله، Coach-House قرار دارد. و در نهایت، در گوشه جنوب شرقی، و در فاصله مساوی، خانه کار قرار دارد. این چهارتا[۸۱] خانهها گوشهای از میدانی هستند که خانه بزرگ مرکز آن است. اولاً مدرسه-خانه چهل و پنج فوت طول دارد.
کاشت مو : از شرق به غرب، و بیست و هفت فوت از شمال به جنوب. دارای پنج اتاق خوب و مناسب، سه اتاق زیر پله و دو اتاق در بالا و نیم ارتفاع با ساخته شده است. در هر اتاق یک آتش است. در اتاق بزرگ زیر پله، مدرسه خود را نگه می داریم. دو اتاق دیگر که در زیر آنها کوچکتر هستند به آقای راندولف منشی اجازه داده شده است. اتاق بالای مدرسه-اتاق من و بن در آن زندگی می کنیم.
کاشت مو با لیزر چگونه است
کاشت مو با لیزر چگونه است : بالای پله ها، یک اتاق برای آقا و خانم کارتر است. دوم برای خانم های جوان؛ و دو مورد دیگر برای شرکت های گاه به گاه – از آنجایی که این خانه بزرگ است و در یک قطعه زمین بلند قرار دارد، ممکن است فاصله قابل توجهی دیده شود. من آن را در فاصله شش مایلی دیدهام – در فاصلههای مساوی از هر گوشه این ساختمان، چهار خانه قابل توجه دیگر قرار دارند که در ادامه کمی توضیح خواهم داد.
و اتاق دیگر بالای پله ها متعلق به هری و باب است . پنج نفر از ما در این خانه با آراستگی و راحتی زندگی می کنیم. هر کدام یک تخت برای خود دارند – و ما را زنگ به خانه بزرگ برای صبحانه و غیره فرا می خواند – خانه شستشو به همان شکل ساخته شده است و به همان اندازه خانه مدرسه است – از حیاط جلوی خانه بزرگ، به سمت واش هاوس، یک تراس کنجکاو است که با چمن سبز ریز پوشیده شده است.
و حدود پنج فوت ارتفاع دارد با شیب هشت فوت، که برای افرادی که به جلوی خانه می آیند بسیار خوب به نظر می رسد. این تراس در امتداد جلوی خانه تولید می شود و به آشپزخانه ختم می شود. اما قبل از جلوی درها، پله های وسیعی از همان ارتفاع و شیب تراس وجود دارد دارای طول و عرض یکسان با هستند، فقط ارتفاع آنها بالاتر است تا برای نگهداری یونجه و علوفه راحت باشند.
در شرق کاخ بزرگ دو ردیف صنوبرهای بلند، شکوفا، زیبا قرار دارند که از خطی شروع میشوند که از مدرسه به خانه شستشو کشیده شده است. این ردیفها چیزی وسیعتر از خانه هستند و حدود ۳۰۰ یارد طول دارند که در شرقیترین انتهای آن جاده بزرگی است که از وست مورلند به ریچموند منتهی میشود.
این ردیف صنوبرها یک خیابان بسیار دلپذیر را تشکیل می دهند و در جاده، از طریق آنها، خانه عاشقانه ترین به نظر می رسد، در عین حال که واقعاً زیبا است – منطقه مثلث ساخته شده توسط اصطبل و مدرسه -خانه کاملاً شیطون است و برای بولینگ-سبز طراحی شده است، در واک های مستطیلی که با آجر سنگفرش شده اند و روی آن با صدف های سوخته پوشیده شده است.
کاشت مو با لیزر چگونه است : در مثلث دیگر، ساخته شده توسط اصطبل و مربی خانه آشپزخانه است، خانه ای خوش ساخت، به بزرگی مدرسه-خانه، لبنیات؛ فروشگاه-خانه و چندین خانه کوچک دیگر. همه آنها در غرب و در فاصله کمی از خانه بزرگ قرار دارند و خیابان کمی زیبا را تشکیل می دهند. این ساختمان ها در حدود یک چهارم مایل از دوشاخه رودخانه نومینی قرار دارند.
که یکی از شاخه های آن در شرق ما قرار دارد و روی آن[۸۲] دو آسیاب هستند. یکی از آنها متعلق به آقای توربرویل است، دیگری به آقای واشنگتن، هر دو در فاصله یک مایلی – شاخه دیگری از رودخانه در غرب ما می گذرد، که روی آن و در فاصله کمی بالاتر از مجلس، کارخانه بازرگان کارترز قرار دارد.[۱۴۱] که در جاهای دیگر شرح داده ام.
برای رفتن به آسیاب از خانه ای که فرود می آییم، تصور می کنم بالای ۱۰۰ فوت است. سد آنقدر عریض است که دو واگن به راحتی از روی آن عبور می کنند. و حوض از دوازده تا هجده فوت آب – در دوشاخه آقای کارتر انباری دارد که گندم خود را در آنجا برای آسیاب آهن از کارها و غیره میفرستد. عصر، آقای کارتر من و بن را فرستاد تا روی سوناتایی که اخیراً یاد گرفتهایم بنوازیم.
ما آن را اجرا کردیم و نه تنها تایید آقای بلکه تحسین او را نیز داشتیم. او این افتخار را به من داد که بگوید “من یک فلوت خوب می نوازم.” او فلوت هم گرفت و نواخت. که من را فوراً به یاد سخنان چوپان در دوران باکره انداخت در مقایسه با او، بهترین کاری که بن یا من میتوانیم انجام دهیم، مانند کلاغها در میان بلبلها است – تا ده بازی میکردیم و از هم جدا میشدیم.
کاشت مو با لیزر چگونه است : به خانم هریوت دادم، به خاطر اینکه یک درس خوب، نیم بیتی گفتیم. شنبه ۱۹. صبح هنوز خیس و ناخوشایند – دیشب خواب دختری را دیدم که بیشتر از همه به آن احترام میگذارم و تحسین میکنم. از لورا ; اما اوه! در خواب دیدم که او خیانتکار است! – اگر درست باشد، باید عظمت ناامیدی خود را با این تفکر که به اندازه کافی به این احساس شاعر توجه نکرده بودم.
سرکوب کنم، که وقتی دارم می نویسم متوجه ضعف می شوم. به این ترتیب؛ اما اضطراب و عشق قدرتمند مرا فراتر از مرزهایی که برای تنظیم رفتار خود تعیین کرده ام می برد – رویاها واقعاً بیهوده و دروغین هستند. اما شاید لورا ممکن است فکر کند که عهد عاشقان بیهوده و بی اهمیت است!—من روز را در اتاق خود به بررسی فهرست بازبینان برای ماه های آگوست، سپتامبر، اکتبر و نوامبر ۱۷۷۳ می گذرانم.